۱۷ فروردین ۱۳۸۹

ماه و ستاره و نشان های ایرانی

سکه شناسی: دودمان های پارس
بخش پنجم : ماه و ستاره و نشان های ایرانی
یییییییییی
چکیده ای از این جستار
یییییییییی
روم تنها کشوری نبود که از نیمه نخست سده یکم پ.م مرزهای شاهنشاهی اشکانی را به چالش گرفته تلاش داشت این سرزمین را مانند سرزمین های دیگر خاورنزدیک به زیر فرمان خود ببرد. در سراسر مرزهای ایران آن روز از ارمنستان، گرجستان و قفقاز تا سرزمین باختر، آراخوزیا و سکستان و از آمودریا، سغد، مرگیانا از خوارزم تا فرات، میان رودان و کرانه های دریای پارس انبوهی از مردمان گوناگون چه یکجا نشین و چه بیابانگرد از سکاها، هندیان، یونانیان، یوئه چی ها، کوشانیان، آلبانیایی ها، کیمریان، سرمت ها، اسکوت ها، الرها و تازیان پیرامون این سرزمین را دربرگرفته هر از چندگاهی تلاش می کردند بخش هایی از این سرزمین را درنوردند.
gggggggggg
رومیان خود برای ایرانیان دردسر بزرگ بودند. آنها آرزو داشتند همان راهی را بپیمایند که زمانی اسکندر گجسته و سلوکوس یکم تا هند پیموده و نخست بی پروا به مرزهای غربی ایران در ارمنستان و شمال میان رودان تاختند. اما آنها که پارت ها را دست کم گرفته بودند، پس از شکست های سنگین سه گانه در نیمه دوم سده یکم پ.م ناچار شدند شاهنشاهی اشکانیان را بی چون و چرا به رسمیت شناخته جهان آن روز را بخش شده میان خود و ایرانیان بدانند. سالها پس از درهم شکسته شدن ارتش درفرمان « مارکوس لیسینیوس کراسوس» (Marcus Licinius Crasus) در سال 53 پ.م دسته ای از سواران پرشمار پارت که در فرماندهی « پاکور» (Pakorus) جوان پرآوازه و دلیر پارتی بودند برکرانه های دریای مدیترانه اردو زده سپس یه سوی شهرهای فلسطین به راه افتاد. چنین به نظر می رسید که پارت های ایرانی در جستجوی همان سرزمین هایی بودند که زمانی در فرمان داریوش بزرگ بود.
dddddddddd
این نبردهای پرفراز و نشیب دلیلی بود تا اشکانیان بیشترین نیرو و ارتش خود را برای نگهداشت مرزهای غربی این سرزمین به کار برده از رسیدگی پیوسته بر فرمانروایی های دست نشانده دوردست به ویژه در جنوب ایران و پارس باز مانند. افزون بر این درگیری های دامنه دار میان شاهزادگان اشکانی و نیرومند شدن خاندان های بزرگ به همراه دخالت های آنان در دربار، سرانجام توان پارت ها را در پیشروی های نظامی خود به سوی غرب فرسود و زمینه را برای دخالت های رومیان و سکاها در جنگ های داخلی و همچنین ناتوانی در اداره سرزمین های در فرمان را فراهم ساخت. اما با همه این سختی ها، پارت ها که منش پهلوانی و روحی آزادمنش و والا داشتند توانستند تا بیش از دو سده پس از آن مرزهای این سرزمین را کم و بیش از یورش بیگانگان پاس داشته حتی گاهی دشمنان این سرزمین را برق آسا از پای درآورند.
ssssssss
از همان زمان آشکار بود پارس ها که هرگز شکوه هخامنشی را فراموش نکرده بودند، آسیب های برآمده از یورش مقدونیان و سلوکیان و جنگ های خانگی اشکانیان را درمان نموده با سازماندهی دوباره خود به آرامی می رفتند تا سرانجام اشکانیان را به رویارویی فراخوانند. این پیشرفت ها را می توان با بررسی برخی سکه های به دست آمده از آنها به نیکی دریافت. به ویژه آنکه سکه های فرمانروایی مانند اردشیر دوم، سیمای او را چنان نشان می دهند که برای نخستین بار پس از فروپاشی هخامنشیان، تاجی برگرفته از تاج آنان را برسر داشته افزون بر این برخی سکه های اردشیر با زده شدن بر سکه هایی کهن تر و پدید آمدن سکه هایی نازک تر ضرب شده اند که نشانی از گرایش پارس ها به نافرمانی از پارت ها بود. این سکه های نازک که گاهی ریز نقش و سراسر گرد بودند، از سکه های اشکانیان که همزمان با آنها زده شده بودند هنرمندانه تر بوده و پسان تر الگویی برای سکه های گرد، نازک و زیبای ساسانی شدند.
sssssssss
احتمال دارد که اردشیر دوم در روزگار پادشاهی « ارد دوم» (38/39-57/58 پ.م) و « فرهاد چهارم» (2/3- 38/39 پ.م) و در هنگامیکه پارت ها درگیر نبردهای سخت با رومیان شده بودند زیسته باشد. پس از او فرمانروایی دیگر به نام nmwp't در پارس برآمد که از نوشته سکه هایش و نیز آرایش چهره او می توان دریافت او فرزند اردشیر دوم بود.
ییییییی
این بخش چکیده است از جستار پنجم سکه شناسی: دودمان های پارس
dddddddd..............

هیچ نظری موجود نیست: