۵ مرداد ۱۳۸۸

گزارشی از ایران کهن

گشــتاری در پاسارگاد
جستار پنجم: گزارشی از ایران کهن
ییییییییی
چکیده جستار:
ننننننننننننننننن
روزهای پایانی سال 1818 بود که یک گزارش 120 برگی به نام Veteris Media et Persia Monutrenta در نشریه آلمانی Göttingen به چاپ رسید. در این گزارش دانشمندی بنام «کارلوس اف. سی. هوک» (Carolus F.C. Hoeck) نوشته های گوناگون از نویسندگان را در کنار هم آورده و خود تلاش کرد با کندوکاو و بررسی آنها، دیدگاههایی را درباره درست ترین و با اعتبار ترین آنها داشته باشد. هدف این گزارش 120 برگی گفتگو پیرامون یادمانهای به جا مانده از تمدن مادها و پارسها در سرزمین ایران بود. سرزمینی که بخشی از جهان ناشناخته شرق بود و در نگاه کنجکاو مسافرانی که به آنجا رفته و یادمانهایی را به همراه شیوه زندگی مردم آن می دیدند، بسیار شگفت انگیز و دلکش می نمود. چاپ این گزارش در نخستین سالهای سده نوزدهم میلادی نشان از موجی بود که برای توجه به یادمانهای تمدنهای کهن مصر، آسیای کوچک، یونان، میان رودان، ایران و... در میان اندیشمندان اروپایی به راه افتاده بود.

با خواندن این گزارش در نمی یابیم که آیا خود هوک که درباره یادمانهای ایران کهن سخن گفت، به ایران مسافرت کرده و یا از نزدیک آنها را دیده بود یا نه؟! با این همه تلاشی که او در این گزارش در گردآوری و گزینش نوشته های دیدار کنندگان از آن یادمانها با داوری و ریزبینی درباره چگونگی آن نوشته ها داشت، بسیار ارزشمند و کاری شایسته بود.

در 12 برگ نخست این گزارش دیباچه ای کوتاه، از سرچشمه های کهن درباره تمدن مادها و پارسها به همراه فهرست نویسندگان آنها یاد کرده است. در میان آنها فهرست نوشته های کلاسیک یونانی، رومی، بابلی، عهد عتیق، ارمنی و حتی کتابهای تازی سده های نخستین پس از اسلام به همراه نام نویسندگان آنها دیده می شود. همچنین در پیوستار این فهرست نام نخستین کنجکاوان چون «دن گارسیا دسیلوا فیگورا» (Don Garcias de Silva Figueroa)، «پیترو دلاواله» (Pietro della Valle)، «سرتوماس هربرت» (Sir Thomas Herbert)، «ماندلسو» (Mandelslo)، «اولیریوس» (Olearius)، «تونوت» (Thevenot)، «تاورنیه» (Tavernier)، «داولیر دسلاندس» (Daulier Deslandes)، «استرویس» (Struys)، «پیترو بومبو» (Pietro Bombo)، «موریه» (Morier) و دهها جهانگرد کنجکاو دیگر را که در یادداشتهای خود یادمانهای سرزمین پارس (Persia) را نوشتند، آورده شده است.

در بخشی دیگر هوک چند جستار به نام Pramonenda آورده است که هدف آن معرفی سرزمینی است که یونانیان کهن آنرا Persis نامیده و اکنون به نام ایالت «فارس» یا «فارسستان» شناخته می شود. این بخش سرانجام به نوشتاری بنام Monumenta Persepolitana tota Persia می رسد که در آن سخن از جایگاهی است که در اروپای آنروز «چهل منار» (Chehil Minar) خوانده شده و برخی در همان زمان گمان برده بودند که آنجا همان کاخ داریوش است که یکبار اسکندر مقدونی آنرا آتش زد و بخشی از آن تا سده ها «یک پرستشگاه» پنداشته می شد. هوک در این بخش از گزارش، دیدگاههای اندیشمندان دیگر را گردآورده و در پایان خود می نویسد که ویرانه های چهل منار به راستی بازمانده همان کاخهایی است که به داریوش پسر ویشتاسپ (Hystaspes) نسبت داده شده و در نوشته های کلاسیک «پرسپولیس» (Persepolis) خوانده شده است...........
سسسسسسسسسسسس
دوستانی که علاقه مند به دریافت متن کامل این جستار به صورت پی دی اف شده هستند می توانند با آدرس اینترنتی .......... تماس بگیرند. سپاسگذارم
سسسسسسسسسسسس

هیچ نظری موجود نیست: