۹ مرداد ۱۳۸۸

رابرت کرپورتر جوینده ای دردشت مرغاب

گشتاری در پاسارگاد
جستار یازدهم: رابرت کرپورتر جوینده ای در دشت مرغاب
ییییییییی
چکیده جستار:
ییییییییییییییییی
سر رابرت کرپورتر و دشت مرغاب- ساختمان سنگی چهارگوش- آرامگاه کوروش- اتاقی کوچک- سقفی شگفت انگیز- نویسه های میخی- سکوهای سنگی- چهارستون بزرگ- ستون استوانه ای- هرتسفلد و کاخ S – هشت پایه ستون سیاه- پیکره های شگفت انگیز- مرد بالدار- چهاربال بزرگ- سنگنبشته میخی- نگاره کرپورتر- کاخ R- تاج hmhm- فرشتگان- هنرهای نهفته- خاور نزدیک باستان
ااااا
ایران از دهه دوم سده نوزدهم میلادی به جایگاهی ویژه در پژوهشهای باستان شناسی و زبانهای کهن دست یافت. بیشترین این پژوهشها از یادداشتها و نگاره های کسانی برگرفته شده بود که به این سرزمین مسافرت کرده و درباره سازه ها و سنگنبشته های باستانی آورده بودند. از میان آنها نوشته ها و نگاره های «سر رابرت کرپورتر» (Sir Robert Ker Porter) جایگاهای بس برجسته داشت. او دهها طرح، نگاره و نقشه از تخت جمشید و نقش رستم کشید، درباره آنها دقیق نوشت و پیش از آن، ساختمان سنگی چهارگوش دشت مرغاب و ویرانه های آن دشت را بررسی کرد. یادداشتهایی که کرپورتر از دشت مرغاب برداشت، نخستین گزارش علمی از کنجکاوی بود که این دشت خاموش را با رازهای مهمی که در آن نهفته بود، به جهان باستان شناسی نمایان ساخت.

رابرت کرپورتر در سال 1818 در دشت مرغاب بود. او با کنجکاوی بسیار ساختمان سنگی چهارگوش را بررسی کرد. حتی توانست به دور از چشم زنان درون آن را ببیند. تلاش او این بود که دریابد آیا این ساختمان همان آرامگاه کوروش بزرگ است که روزگاری یونانیان و رومیان درباره آن نوشته بودند. ساختمان دروازه ای کوچک و راهرویی باریک داشت، چنانچه برای رفتن به اتاق آن، به ناچار می بایست خم شد. درون ساختمان اتاقی کوچک بود که گودالها و فرورفتگی هایی در کف و سقف آن دیده می شد. کرپورتر در نگاه به درون اتاق، آشکارا آن را با نوشته های نویسندگان کلاسیک درباره آرامگاه کوروش همانند دید.

«اندازه کوچک در که مردی بلند قد نمی تواند بی آنکه خم شود درون آن رود، همانهایی هستند که در نوشته ها آورده شده و گودالها در کف و در انتهای بالای اتاق، درست در جایگاه و اندازه هایی برای جای دادن بست ها و چنگ های آهنین و نگهداشتن یک تابوت زرین هستند...»

فرورفتگی های راهرو چنان بود که کرپورتر گمان کرد در روزگاری دور، اتاق دری سنگی داشت که همیشه بسته بوده مگر در زمانهایی ویژه و اتاق به اندازه ای بود که بتوان تابوتی را در آن جای داد. همچنین جایی بسنده برای نگهداری یک تخت و چیزهای دیگر داشت. پس درون اتاق با آنچه که یونانیان و رومیان درباره آرامگاه کوروش نوشته بودند، همسان بود.

در بیرون ساختمان، کرپورتر به سقف شیبدار روی اتاق خیره شد. چیزی که در نوشته های کلاسیک درباره آرامگاه کوروش بزرگ دیده می شد، اشاره «آریانوس» (Arianus) به سقف آرامگاه از زبان « آریستوبولوس» (Aristobolus) از فرماندهان اسکندر مقدونی است. آشکار بود که آریستوبولوس نیز به سقف آرامگاه کوروش خیره شده و این سقف نیز، در آن روزگار دربرابر چشمانش شگفت انگیز می نمود. چنانچه پسان تر هنگامیکه او برای دیگران از آرامگاه کوروش سخن می گفت، یاد نمودن از این سقف را فراموش نمی کرد و گفته های او پس از چند نسل به آریانوس رسید............
ییییییییییییی
دوستانی که علاقه مند به دریافت متن کامل این مقاله هستند می توانند با آدرس اینترنتی ......... تماس بگیرند. سپاسگذارم
یییییییییییییییی

هیچ نظری موجود نیست: