بخش پنجم: سرچشمه های کارنامه داریوش بزرگ
مممممم
هنگام سنجش نسخه های بیستون با یکدیگر، درمی یابیم که چند ناهمانندی و تفاوت در میان نسخه ها به چشم می خورد که دربرگیرنده افزودن یا چشم پوشی از یک واژه، جمله با یک بند (پاراگراف) - نسبت به یک نسخه دیگر- بوده و نشان از یک روند پیچیده برای نگارش نسخه های این سنگنبشته و ویرایش آنها دارد.
افزون بر این ناهمسانی نسخه ها، سختی دسترسی به خود سنگنبشته که برفراز دیواره بسیار بلندی بر سینه کوه بغستان کنده شده، کار رونوشت برداری از نویسه های آنرا همواره پیچیده و دشوار ساخته است. چنانچه تاکنون تنها چند تن توانسته اند خود را به این نوشته های میخی رسانده و با دردسر بسیار از آنها نسخه برداری کنند. البته در چند سال اخیر با برپایی یک پلکان آهنی در شکاف دیواره و نصب داربست، نزدیک شدن به سنگنبشته ها دشوار نیست اما با این همه هنوز هم رسیدن به خود نوشته های میخی، کاری خطرناک است.
« رودیگر اشمیت» (R. Schmitt) تنها کسی بود که در دهه های گذشته عکس های دقیقی را از نویسه های میخی همراه با برگردان آنها، آوانگاری و برگردان خود سنگنبشته ها فراهم ساخت. اما با این همه، در چند سال گذشته آقایان ذوالفقاری، مالیان و چگینی از دانشگاههای تهران و امیرکبیر و سازمان میراث فرهنگی کشور، با هماهنگی و همکاری این سازمان، پروژه ارزشمند فوتوگرامتری و توپوگرافی از پیکره ها و نوشته های میخی بیستون را با آماده سازی و تهیه نقشه های بسیار دقیق از پیکره ها، سنگنبشته بیستون و نویسه های آن به انجام رساندند که کاری بس در خور و شایسته است.
برای اینکه پیچیدگی نگارش این سنگنبشته ها را نمایش دهیم، باید یادآور شویم که هم اکنون هفت نسخه گوناگون از کارنامه داریوش بزرگ در دسترس است. سه نسخه پارسی باستان (OP DB)، ایلامی (AE DB) و اکدی (AA DB) که بردیواره کوه بیستون دیده می شوند، دوگروه از پاره نوشته های آرامی بر پاپیروس (یک نسخه موجود یافت شده در الفانتین مصر (OfA DB) و نسخه ای دیگر یافت شده در ساکارا (Segal 62) و گروه دوم دو پاره سنگی اکدی یافت شده در بابل (BE 3627) و (Bab 41446).
چول هوان بای در پژوهشهای خود پیرامون این مساله، با یکی از پرسشهای همیشگی درباره سنگنبشته بیستون آغاز کرده است. کدامیک از نسخه ها، نسخه سرچشمه، بنیادین و مادر نسخه های دیگر در بیستون بوده است؟ و سرانجام یک الگوی ترتیبی برای نگارش و گامهای فراهم سازی نسخه های DB و پاره نوشته های یافت شده پیشنهاد داده است. اکنون بایسته است در جستجوی سرچشمه بنیادین نوشته های دیواره کوه بیستون با پرداختن به دستاوردهای این اندیشمند باشیم.
جستجو برای یافتن نسخه آغازین یا سرچشمه بنیادین بیستون، درمیان چند پژوهشگر درمیان بوده و کندوکاوهایی درباره آن انجام شده است. «کولی» (Cowley) پنداشت که نسخه اکدی (AA DB) نسخه آغازین و سرچشمه بیستون و نوشتاری اداری بوده است. زیرا زبان اکدی زبانی دیرین بوده و در خود پایتخت (بابل) هنوز با گستردگی بسیار پراکنده بود. او چنین پنداشت که آوردن آمار کشته و دستگیر شدگان، تنها در نوشتارهای اداری مرسوم بوده است. « روسلر» (Rossler) درسال 1938 براین دیدگاه گفتگو کرد که نسخه ایلامی بیستون بنیاد و سرچشمه دیگر نسخه های بیستون بود و اینکه نسخه های پارسی باستان (OP DB) و اکدی (AA DB) برگردان نگارشی و همچنین واژه به واژه از این نسخه ایلامی هستند. همچنین او از این دیدگاه پشتیبانی کرد که دبیران و نویسندگان نسخه اکدی، ایلامی بودند نه اکدی. با همین شیوه « گرشویچ» (Gershevitch) در سال 1979 بر زودتر و دیرینه تر بودن نگارش نسخه ایلامی نسبت به نسخه میخی پارسی باستان پافشاری نمود.
گرشویچ همچنین این دیدگاه را گفت که نسخه پارسی باستان (OP DB) خود برگردانی دوباره از نسخه ایلامی است که نسخه ایلامی خود پیشتر، از نسخه ای دیگر به زبان پارسی باستان برگردان شده بود. پس او دراین باره سخن گفت که پیش از اینکه گفتار نخستین داریوش بدست دبیران ایلامی در نسخه ایلامی آورده شود، چه کسانی توانستند آن گفتار را در همان هنگام که به زبان پارسی باستان از زبان داریوش گفته می شد، بنویسند؟
اما بیشتر پژوهشگران براین باور بودند که نسخه میخی پارسی باستان (پایین پیکره ها) یعنی OP DB، نسخه بنیادین و سرچشمه دیگر نسخه ها بوده است. وایسباخ، کامرون، داندامایف و اشمیت هریک یادآور شدند که نسخه میخی پارسی باستان (زیر پیکره ها) بنیاد و سرچشمه نسخه های دیگر است. اما آنها یک نکته بسیار مهم را دست کم گرفته بودند. آنها نتوانستند تعریفی برای «بنیاد» و «سرچشمه» نسخه ها بیاورند. آنها در گفتگو درباره سرچشمه و بنیاد، تلاش کردند تا آنرا در نسخه برجای مانده میخی پارسی باستان (زیر پیکره ها) جستجو نمایند. بهتر بگوییم آنها مرز میان سخن و فرمانی که به زبان پارسی باستان از سوی پادشاه هخامنشی گفته می شد و نسخه آماده شده میخی برای نوشتن بر کوه را (آنهم پس از ویرایش های گوناگون) درنیافته بودند. مثلا دکتر کامرون درباره سرچشمه بودن نسخه میخی پارسی باستان چنین سخن گفت:
«...درباره سخن نخستین (بنیاد) و سرچشمه سنگنبشته های سه زبانه شگفت انگیز پرسشی نیست. دیر زمانی است که یافت شده است که نسخه های اکدی (در سنگنبشته های هخامنشی) به خوبی به زبان اکدی برگردان نشده اند و اینکه در نظم واژه ها و جمله ها همگی آنها از شیوه و الگویی ... پیروی می کنند که در نسخه پارسی باستان نیز دیده می شوند. افزون برآن، چندین واژه پارسی باستان در نسخه اکدی دیده می شوند. اما تنها یک تک واژه اکدی در نسخ های پارسی باستان آورده شده است. پس با اینکه شاید چندین گمانه زنی گفته شده که نسخه ای از سخنان پارسی باستان برگردان شده به آرامی، یک میانجی و پدر (سرچشمه) برای نسخه اکدی نبوده باشد، آشکار است که نسخه اکدی نمی توانسته نسخه بنیادین برای سنگنبشته های هخامنشی بوده باشد. همچنین نسخه ایلامی آن نسخه آغازین نبود. زیرا دربرابر واژه های اندک وام داده شده به زبان پارسی باستان (در سنجش با نسخه های اکدی)، شمار واژه های پارسی باستان در نسخه های ایلامی بسیار بیشتر است.»
دلیل ناتوانی در شناساندن «سرچشمه» و «بنیاد» نوشته ها، درست نگاه نکردن به نسخه پارســی باستان (OP DB) بود. زیرا پارسی باستان، زبان مادری خود پادشاه هخامنشی بود و گفتار و سخن او به این زبان گفته می شد. اما دلیلی نداشت که آن گفتار و سخن پارسی با نسخه های میخی پارسی باستان که سرانجام در سنگنبشته ها آورده شد، یکی بوده باشند. زیرا در این سنگنبشته های میخی شیوه نگارشی کهن اورارتویی، بابلی و آرامی (الگوبرداری نوشته هایی چون «به خواست اهورامزدا» از نوشته اورارتویی «به خواست خدای خالدی» یا آوردن جمله تکراری «داریوش پادشاه می گوید» همچنین آوردن برنام «شاه شاهان xšāyaθiya xšāyaθiyānām» نه به شیوه ساختار زبانهای ایرانی کهن «شاهان شاه *xšāyaθiyānām xšāyaθiya» که با الگوی برنام اکدی šarru šarrāni ا. پریان) آورده شده که نشان از ویرایش های ادبی داشته و دور است این جمله ها از زبان خود شاه هخامنشی گفته شده باشد. پس اشتباه این پژوهشگران، درک نکردن تفاوت میان گفتار پارسی باستان شاه هخامنشی و نسخه های ویرایش شده سنگنبشه پارسی باستان بود.
کامرون در دیدگاه خود، زبان گفتاری پارسی باستان (سخنی که داریوش بر زبان آورد) را از نسخه های کنونی میخی پارسی باستان تشخیص نداد. داریوش هنگامیکه فرمان داد تا نسخه میخی پارسی باستان (OP DB) بر دیواره بیستون تراشیده و نوشته شود، چند بخش از آنچه را که خود پیشتر به پارسی باستان گفته بود، بازبینی و تغییر داد. نسخه ایلامی (AE DB) دست چپ نسخه پارسی باستان که یک رونوشت از نسخه کهن تر ایلامی (دست راست پیکره ها) است، خود برگردانی از نسخه ای به پارسی باستان است که بنیاد و سرچشمه دیگر نسخه ها بوده و شوربختانه از میان رفته است. زیرا این نسخه برپوست نوشته شده بود.
پس اگر می بینیم که در سنگنبشته بیستون، میان نسخه ایلامی (AE DB) و نسخه میخی پارسی باستان (OP DB) ناهمسانی و تفاوت دیده می شود، برای این است که نسخه ایلامی خود برگردانی از «نسخه سرچشمه» به زبان پارسی بوده که نخست نگاشته شد و پسان تر از همان سرچشمه نسخه میخی پارسی باستان (OP DB) ویرایشی با دگرگونی های دیگر، در زیر پیکره ها آورده شد.
بازتابی از آن «نسخه سرچشمه» را می توان در سنجش بخشی از نسخه ایلامی (ستون سوم بند 64) با بخش همسان با آن در نسخه پارسی باستان (ستون چهارم بند 64) یافت.
نسخه ایلامی (ستون سوم، بند XLIV، خط 65) :
m.dayauš.mi tarma ašdu
ککککک
نسخه میخی پارسی باستان (ستون چهارم، بند LV، خط 39 و 40):
dahyāušmaiy duruvā ahatiy
ککککککک
در نسخه ایلامی، m.dayauš.mi tarma ašdu گویشی ایلامی از سخنی به زبان پارسی باستان است. یعنی اینکه خود جمله پارسی باستان را بی آنکه به ایلامی برگردان نمایند، در سنگنبشته ایلامی با گویش ایلامی آورده اند. اما از بررسی این جمله و گویش آن – در سنجش میان زبانهای پارسی باستان و ایلامی- در می یابیم که آن جمله پارسی باستان چنین بوده است:
*dahayāušmaiy duruvā astuv
کککک
اگر این جمله بازسازی شده به پارسی باستان را با همسان آن در ستون چهارم نســـخه میخی پارســـی (OP DB) بسنجیم، درمی یابیم که در سنگنبشته میخی به جای واژه *astuv واژه ahatiy آورده شده است. این جمله نشانی از نسخه کهن تر به زبان پارسی باستان را آشکار می کند. پس این جمله در نسخه ایلامی آورده شده اما پسان تر در ویرایشی که انجام شد، به گونه ای دیگر در نسخه میخی پارسی باستان نوشته شد.
در نسخه ایلامی ašdu گویشی از واژه پارسی باستان *astuv است و این واژه پارسی باستان «فعل امر» از ریشه as به معنی «بودن» است. شناسه -tuv شناسه فعل امر ساز برای ریشه هایی است که به «واک (صامت)» پایان می پذیرند. پس واژه *astuv را باید « باش» برگردان نمود و جمله در نسخه سرچشمه پارسی باستان چنین بوده است:
«کشور من آرام باش»
ککککک
اما در نسخه کنونی پارسی باستان واژه ahtiy «فعل التزامی» است که از ریشه ah به معنی بودن گرفته شده است. ah-a-tiy فعل سوم شخص مفرد بوده و معنی آن « باشد» یا « باد» است. پس جمله ای که در نسخه میخی پارسی باستان است را چنین برگردان می کنیم:
«کشور من آرام باد»
ککککک
با بررسی های بالا درمی یابیم که هنگام نگرش به سنگنبشته بیستون، با دو نسخه پارسی باستان سروکار داریم. نسخه ای که سرانجام پس از ویرایش بر سینه بغستان نگاشته شد و نسخه ای کهن تر که در آن، سخنان داریوش بزرگ را بی درنگ نزد او نگاردند و این نسخه مادر و سرچشمه همه نسخه های بیستون بود. پس نسخه کنونی پارسی باستان (OP DB) سرچشمه و بنیاد دیگر سنگنبشته ها نیست.
با این همه، پرسشی نیز گفته می شود که شایسته بررسی بیشتر است. برخی گفته اند آیا هنگامیکه داریوش بزرگ کارنامه اش را به زبان پارسی باستان گفت، دبیرانی که نزد او بوده سخنش را می شنیدند و بی درنگ می نوشتند، ایلامی بودند یا پارسی؟ بهتر بگوییم آیا گفتار داریوش بی درنگ به ایلامی برگردان شده نوشته شد یا به همان زبان پاسی باستان نوشته شده سپس نسخه ایلامی از آن رو نویسی گشت؟
آنچنانکه من (ا. پریان) در بخش های پیشین نوشتم، دور است پنداریم که دستگاه بزرگ هخامنشی دبیر پارسی زبان نداشت. خود داریوش در بند 70 نسخه پارسی باستان آشکارا سخن از دبیره آریایی به میان آورده است. از سویی دیگر دور است بیندیشیم که سخنانی چنین بلند را تنها دبیران ایلامی در اندک زمانی که داریوش آنها را می گفت، به ایلامی برگردان نموده و به دبیره ایلامی بر گل نوشته ها آورده باشند. زیرا نوشتن سخنی بلند بر انبوهی از گل نوشته ها، آنهم نزد شاه هخامنشی و در زمانی کوتاه، کاری بس دشوار بود. بیشترین گل نوشته های یافت شده بویژه از شوش و پارسه دارای نوشته هایی کوتاه هستند و بسیاری از بند های بیستون دارای جمله هایی بلند. پس باید در این باره اندیشید که سخن داریوش بزرگ نخست به دبیره ای آسان تر و با جوهر بر پوست نگاشته شده سپس نسخه های دیگر از آن رو نویسی و ویرایش گردید. این سخن آنچنانکه بالاتر نیز گفته شد به زبان پارسی باستان نوشته شد. اکنون شایسته است به جستجوی بیشتر درباره آن نسخه سرچشمه و دبیره ای که آن سخنان با آن نوشته شد باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر